مجید نوشت!

۴ مطلب با موضوع «شب نوشت» ثبت شده است

حرم

حرم

نوشته بود هی میرفتید حرم شفا بگیرید! دیدی آخرش دین در برابر علم زانو زد؟! دیدی آخرش حرم ها هم بستن؟! دیدی خود ضریح به ضد عفونی نیازمند شد؟!

.

بهش میگم آخه اخوی ؛

اولا که من عالم دینی نیستم ، در حد سوادم جواب میدم.

دوما که اونی که علم رو گذاشت مقابل دین ، مسیحیت تحریف شده بود نه اسلام!

سوما که سنت های طبیعت قرار نیست تغییر کنه.

چهارما ! ما همین الانشم که مسائل بهداشتیو رعایت میکنیم از آقا میخوایم از ابتلائات ، از بیماری ها و ... حفظمون کنه! از واسطه رحمت میخوایم هوامونو داشته باشه! تضرع میکنیم که واسطه بشن و از خدا خوب بخوان واسمون...

کرونا اومده ؛ قرار نیست ما خدارو از یاد ببریم! اتفاقا قراره بیشتر بفهمیم که در برابر قدرتش هیچی نیستیم! هیچی! چند هزار سال ادعا کردیم کوچکترین ویروس دنیامونو بهم ریخته!

چی فک کردی؟!

.

.

بزرگ شو

#میم_ر

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر
برکت کرونا 1

برکت کرونا 1

سلام امروز ۲۰ فروردین ماه ۹۹، مصادف با نیمه شعبانه.

نیمه شعبانی که به بهانه کرونا متفاوت از هر سال داره طی میشه. نیمه شعبانی که بعد از ۴۰ سال همچنان شهر رو غرق سرور می‌کرد و تقریبا هیچکس نبود که متوجه این روز و مناسبت مقدسش نشه. مقدمات ممنوع! آن چیزی که باعث شد من امروز دست به قلم شوم، ابتکارات و خلق حماسه هایی بود که شاید هیچگاه بوجود نمی آمد یا اگر می آمد به منصه ظهور نمی‌رسید و محلی برای عرضه نبود.

.

در عین حال که هیچگاه نتوانستند مردم را از برگزاری جشن نیمه شعبان منصرف کنند،  لکن به شدت تلاش در انحراف آن داشتند،  از خدا بیخبران! به نحوی که فضای معنوی و جو عمومی انتظار در سال‌های اخیر جای خود را به کنسرت های خیابانی و ابتذال های پنهان داد. قطعا همگی ''آقامون جنتل منه'' رو در نیمه شعبان گذشته بیاد داریم... .

.

امسال و به برکت کرونا، آنها که دنبال خودنمایی و چشم و هم چشمی و گاها فضای ابتذال بودند از این حرکت جاماندند و اما دلدادگان و منتظران حقیقی به بهترین نحو انجام وظیفه کردند. آنان که خالصانه دست به دعا برداشتند، آنان که در حسرت جشن عمومی (و تنظیم شعائر الهی) سوختند،  آنان که دست گیر نیازمندان شدند،  آنان که داوطلبانه به خدمت مردم درآمدند و هم آنانکه با ایده های ناب و بدیع خود چراغ انتظار را در دل مردم روشن کردند و یکبار دیگر عموم مردم را و غافلان را بیاد صاحب واقعی شان انداختند.

دست مریزاد و بارک الله. خداقوت جانانه به منتظران حقیقی و آنان که در این روزها واقعا خوش می‌درخشند.

پ.ن: برای فعالین فرهنگی تنبل، اگر حوصله یا توان کار های فرهنگی تمیز # آتش_به_اختیار را ندارید،  این روز ها نمونه ها بسیار زیبایی در حال خودنمایی است، به دقت و توجه و ثبت آن ها توصیه میکنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر
شب یلدا

شب یلدا

شاید یروزی بشینم و از این سفر چند روزه ی به اهوازم که هنوز هم ادامه داره مفصل بنویسم... تازه ۱ شب گذشته و من ۲سالی که اهواز بودم رو مرور کردم ... دو سال پر از خاطرات تلخ و شیرین ... دو سال پر از دغدعه پر از بحث و پر از درس؛
#خاطره چیز عجیبیه
چند روز پیش توی #وبلاگ م درموردش نوشتم؛
الان چقدر نسبت به اون روز تغییر کردم؟!
صعود ؛ یا نزول؟!
کجای کاریم...
شب یلدا بود
طولانی 
اما روشن
کنار شهدا
دردانه ها
#دردانه_های_بهشتی
انار بود و
دانه بود و 
شهید بود
جشن بود و
خنده بود و
شهید بود
و ما بودیم
که مرده بودیم!
#شب_یلداتون_مبارک 
#میم_ر 
۹۸.۰۹.۳۰

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر

حرکت!

خیلی وقتها درونمون پر میشه از #خاطرات گذشته ؛ یهو حس میکنی تو چند ثانیه و چند دقیقه ، چند سال از عمرتو ، شیرین و تلخ و زشت و زیبا ، داری میبینی!

نه!

دیدن نه ... انگار الان تو همون لحظه قرار گرفتی و داری تجربه میکنی! به ضربان قلبت ، به گرمی نفس هات و حتی به خنده ای که روی لبات میشینه توجه میکنی و با تلخی از کنارش عبور میکنی... خاطره بعدی ... خاطره بعدی... همشون مثل عکس های یک آلبوم سیاه سفید مرور میشه و میرسه به الان ! به جایی که هستی! به ظاهرت ... به باطنت ... به تغییراتت ... به چیزی که میخواستی بشی و چیزی که الان هستی !

 

#ادامه_مطلب ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
#میم_ر