شاید یروزی بشینم و از این سفر چند روزه ی به اهوازم که هنوز هم ادامه داره مفصل بنویسم... تازه ۱ شب گذشته و من ۲سالی که اهواز بودم رو مرور کردم ... دو سال پر از خاطرات تلخ و شیرین ... دو سال پر از دغدعه پر از بحث و پر از درس؛
#خاطره چیز عجیبیه
چند روز پیش توی #وبلاگ م درموردش نوشتم؛
الان چقدر نسبت به اون روز تغییر کردم؟!
صعود ؛ یا نزول؟!
کجای کاریم...
شب یلدا بود
طولانی 
اما روشن
کنار شهدا
دردانه ها
#دردانه_های_بهشتی
انار بود و
دانه بود و 
شهید بود
جشن بود و
خنده بود و
شهید بود
و ما بودیم
که مرده بودیم!
#شب_یلداتون_مبارک 
#میم_ر 
۹۸.۰۹.۳۰