خیلی وقتها درونمون پر میشه از #خاطرات گذشته ؛ یهو حس میکنی تو چند ثانیه و چند دقیقه ، چند سال از عمرتو ، شیرین و تلخ و زشت و زیبا ، داری میبینی!

نه!

دیدن نه ... انگار الان تو همون لحظه قرار گرفتی و داری تجربه میکنی! به ضربان قلبت ، به گرمی نفس هات و حتی به خنده ای که روی لبات میشینه توجه میکنی و با تلخی از کنارش عبور میکنی... خاطره بعدی ... خاطره بعدی... همشون مثل عکس های یک آلبوم سیاه سفید مرور میشه و میرسه به الان ! به جایی که هستی! به ظاهرت ... به باطنت ... به تغییراتت ... به چیزی که میخواستی بشی و چیزی که الان هستی !

 

#ادامه_مطلب ....

 

خوب به خودت نگاه کن ؟! خودتو دوست داری؟ با گذشتت چقدر فرق داری؟ خودتو میپذیری؟ ظاهرتو...باطنتو...

اولین ترسی که همیشه همراه من بوده ، اینه که من همیشه به این فکر کردم که نکنه یروزی بیاد و من برگردم به مرور خاطرات و بعد ببینم که عه! این که اونی که میخواستم بشم نیس! شاید خیلی ها به این قضیه توجه داشته باشن که تو مسیر اشتباهی نیوفتن...ماها معمولا حواسمون جمعه که مسیر اشتباه رو نریم! تصمیم اشتباه نگیریم، حرف اشتباه نزنیم و هزاران نریم و نزنیم و نخوریم و نکنیمِ دیگه که از صبح تا شب تو سرمونه و مرور میشه و خب ، جلوی اشتباهاتمونو میگیره!

اما تاحالا به این توجه کردین که همین مسئله خیلی وقتها جلوی اقدامات و انتخابات درستمونو هم میگیره؟! یعنی اینقدر حواسمون به "نه" ها بوده و اینقدر نگاه و دید سلبی داشتیم که از "ایجاب" جا موندیم! از حرکت کردن و اقدام کردن و گفتن و رفتن و ... جدا شدیم! بینمون فاصله افتاده...

دومین ترسی که همیشه توی زندگیم داشتم و بنظرم از اولی خیلی خطرناک تر و حائز اهمیت تره اینه که نکنه یروزی بیاد و من ببینم که سر جامم! درست همونجایی که چند سال پیش بودم ! بدون هیچ پیشرفتی ... بدون هیچ تجربه جدیدی ... بدون هیچ هیجانی! و وای بر من اگه یروز ببینم همون مجیدِ دیروزم!

راستی ؛ بنظر تو کدوم یکی از اینها بدتره ؟! اینکه از ترس اینکه نکنه اشتباه باشه ، حرکت نکنی یا اینکه تصمیم بگیری و عمل کنی، و بعد بفهمی اشتباه بوده؟!

من شخصا معتقدم که دنیا در حال حرکته... من باید حرکت کنم... شجاعت در اقدام ! نباید متوقف شد...

به هیچکس هم اجازه نمیدم منو متوقف کنه...

پس بهتره که بریم و از همین الان دنیامونو بسازیم، شاید یروز ...چندین ساله بعد وقتی داری توی سینماتوگراف دلت خاطراتتو مرور میکنی عکس این متن بیاد جلوی چشمات و ...

یا علی ...

میم.رِ 98.09.25