مجید نوشت!

جان جهان

جان جهان

به عقیده بنده ؛ لازمه تندیس ملی هشتگِ آتش به اختیار ، در معنای واقعی خودش یعنی "کار فرهنگی تمیز و خودجوش" تعلق بگیره به این اثر :

نمایش کلیپ جان جهان

الحمدلله...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر
درسهایی از داستان پیامبران

درسهایی از داستان پیامبران

  • حضرت آدم
  1. حضرت آدم و حوا خدارو دیدن (نه به معنایی که خدا جسم داره ، شهودی) و مستقیما و بی واسطه با خدا صحبت کردند (اینم همینطور!) ؛ تو بهشت زندگی کردند و باز هم فریب شیطان رو خوردند و معصیت کردند. شیطان خیلی خوب وارد شد برای گمراه کردنشان! حواسمون باشه که ماها نه خدارو دیدیم ، نه بهشت بودیم و نه پیغمبر خداییم! بیشتر حواسمون باشه...
  2. ابلیس از طریق حوا و با استفاده از عاطفی بودنش آدم و حوا رو فریب داد! الانم خیلی از خانم ها هستند که ابلیس هرچی بهشون بگه میگن اوکی و زندگیشونو تباه میکنند. حواستون به ابلیس زندگیتون باشه! بعضی وقتا فلان کس یا فلان حرف یا فلان کار ...
  3. پس از معصیت ، خداوند به واسطه توبه حضرت آدم و حوا ایشان را بخشید ، لکن آنها را به زمین تبعید کرد و به واسطه اثر وضعی گناه عریان شدند ! پس اولا که مطمئن باشیم خدا توبه حقیقی رو میپذیره و بازهم فرصت جبران میده بهمون(بر عکس بعضی آدما) و شاید لازمه که وقتی گناه میکنیم حواسمون باشه که با توبه ممکنه مجازاتمون تخفیف داده بشه ؛ اما شاید هیچوقت مثل روز اولش نشه(میخوام بگم که گناه نکردن خیلی ساده تره!)
  4. آدم و حوا روی زمین توی بیابان بی آب و علف بودند، پدر و مادری هم نداشتند که بهشون یاد بده ولی کم کم با استفاده از طبیعت آموختند، با استفاده از هوش و یا سوال از خداوند ، یعنی یا فطرتا در وجودشان بوده یا مثل دیگر مسائل از خداوند پرسیدند، ببه هر حال ما هم از نسل آدمیم و باید بدونیم که راه حل مشکلات یا در درون ما هست و فقط کافیه پیداش کنیم یا اینکه از خدا بخوایم بهمون بده.
  5. اولین گناه که مشخصه ، خوردن آدم و حوا از میوه ممنوعه ! اولین شرارت تاریخ اما به دلیل ازدواج ، بالتبع نیاز جنسی و ... رخ داده! پس انتظار بی جایی هستش اگه از همه بخوایم دوغ بخورن!! یعنی راه درست ارضای نیاز های حنسی (و سایر نیاز هارو) بر طرف نمیکنیم بعد انتظار داریم عابد بشه! و گیر میدیم که چرا گناه میکنی! بابا نصف این دختر پسرایی که گناه میکنند نمیخوان واقعا اما خب ازینور ما بشون بیتوجهیم و ازونور دسترسی به گناه به شدت بزرگ شده و داره خودمایی میکنه! در دسترس و ارزان و راحته... مگخ دیوونس طرف که...؟!
  6. اگه فک کردی الان کار فرهنگی میکنی همه حرفاتو قبول میکنن و خداپرست میشن و مومن و نماز شب خون ، در اشتباهی! بابا هنوز خیلی نگذشته از آدم، قابیل با بیل هابیلو میکشه!!! ایمانش کم شده! میخواد قربونی بده گندم خوبا رو نگه میداره بیخودیارو میده! که خوبا حیف نشه!(آخه کسیم نبوده بخواد بفروشتش!!!) طبیعیه که ما وظیفمونو انجام میدیم ، که مردم رو به زور نبرن تو جهنم! ولی اگه احیانا نتیجه مطلوب ما به دست نیومد، فدا سرت ... نباس مایوس شد...

غیر از اینه؟؟؟ 

پ.ن: اینها یکسری از برداشت های شخصی هست که به اشتراک میزارم. به هر حال ممکنه شما انتقادی داشته باشید، من قطعا احترام میزارم و ازتون میخوام که باهام در میون بزارید! سعی کردم از نکات خیلی ساده شروع کنم! کم کم به مسائل عمیق تر هم میرسیم. ان شاء الله.

ارادت... ۲۴ فروردین ۹۹

#میم_ر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر
برکت کرونا 1

برکت کرونا 1

سلام امروز ۲۰ فروردین ماه ۹۹، مصادف با نیمه شعبانه.

نیمه شعبانی که به بهانه کرونا متفاوت از هر سال داره طی میشه. نیمه شعبانی که بعد از ۴۰ سال همچنان شهر رو غرق سرور می‌کرد و تقریبا هیچکس نبود که متوجه این روز و مناسبت مقدسش نشه. مقدمات ممنوع! آن چیزی که باعث شد من امروز دست به قلم شوم، ابتکارات و خلق حماسه هایی بود که شاید هیچگاه بوجود نمی آمد یا اگر می آمد به منصه ظهور نمی‌رسید و محلی برای عرضه نبود.

.

در عین حال که هیچگاه نتوانستند مردم را از برگزاری جشن نیمه شعبان منصرف کنند،  لکن به شدت تلاش در انحراف آن داشتند،  از خدا بیخبران! به نحوی که فضای معنوی و جو عمومی انتظار در سال‌های اخیر جای خود را به کنسرت های خیابانی و ابتذال های پنهان داد. قطعا همگی ''آقامون جنتل منه'' رو در نیمه شعبان گذشته بیاد داریم... .

.

امسال و به برکت کرونا، آنها که دنبال خودنمایی و چشم و هم چشمی و گاها فضای ابتذال بودند از این حرکت جاماندند و اما دلدادگان و منتظران حقیقی به بهترین نحو انجام وظیفه کردند. آنان که خالصانه دست به دعا برداشتند، آنان که در حسرت جشن عمومی (و تنظیم شعائر الهی) سوختند،  آنان که دست گیر نیازمندان شدند،  آنان که داوطلبانه به خدمت مردم درآمدند و هم آنانکه با ایده های ناب و بدیع خود چراغ انتظار را در دل مردم روشن کردند و یکبار دیگر عموم مردم را و غافلان را بیاد صاحب واقعی شان انداختند.

دست مریزاد و بارک الله. خداقوت جانانه به منتظران حقیقی و آنان که در این روزها واقعا خوش می‌درخشند.

پ.ن: برای فعالین فرهنگی تنبل، اگر حوصله یا توان کار های فرهنگی تمیز # آتش_به_اختیار را ندارید،  این روز ها نمونه ها بسیار زیبایی در حال خودنمایی است، به دقت و توجه و ثبت آن ها توصیه میکنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر
شب یلدا

شب یلدا

شاید یروزی بشینم و از این سفر چند روزه ی به اهوازم که هنوز هم ادامه داره مفصل بنویسم... تازه ۱ شب گذشته و من ۲سالی که اهواز بودم رو مرور کردم ... دو سال پر از خاطرات تلخ و شیرین ... دو سال پر از دغدعه پر از بحث و پر از درس؛
#خاطره چیز عجیبیه
چند روز پیش توی #وبلاگ م درموردش نوشتم؛
الان چقدر نسبت به اون روز تغییر کردم؟!
صعود ؛ یا نزول؟!
کجای کاریم...
شب یلدا بود
طولانی 
اما روشن
کنار شهدا
دردانه ها
#دردانه_های_بهشتی
انار بود و
دانه بود و 
شهید بود
جشن بود و
خنده بود و
شهید بود
و ما بودیم
که مرده بودیم!
#شب_یلداتون_مبارک 
#میم_ر 
۹۸.۰۹.۳۰

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر

حرکت!

خیلی وقتها درونمون پر میشه از #خاطرات گذشته ؛ یهو حس میکنی تو چند ثانیه و چند دقیقه ، چند سال از عمرتو ، شیرین و تلخ و زشت و زیبا ، داری میبینی!

نه!

دیدن نه ... انگار الان تو همون لحظه قرار گرفتی و داری تجربه میکنی! به ضربان قلبت ، به گرمی نفس هات و حتی به خنده ای که روی لبات میشینه توجه میکنی و با تلخی از کنارش عبور میکنی... خاطره بعدی ... خاطره بعدی... همشون مثل عکس های یک آلبوم سیاه سفید مرور میشه و میرسه به الان ! به جایی که هستی! به ظاهرت ... به باطنت ... به تغییراتت ... به چیزی که میخواستی بشی و چیزی که الان هستی !

 

#ادامه_مطلب ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
#میم_ر
ای نام تو بهترین سر آغاز

ای نام تو بهترین سر آغاز

سلام wink

وبلاگ

حدودا 10 سال پیش و زمانی که راهنمایی بودم ، با وبلاگ نویسی آشنا شدم...

 اون موقع ها فضا خیلی متفاوت بود ؛ شبکه های اجتماعی به گستردگی و فراگیری امروز نبود و نهایت ارتباط ما به #یاهو_مسنجر یا #فیس_بوک ( البته اونم یواشکی) منتهی میشد!

فضای وبلاگ نویسی من هم البته خیلی متفاوت بود، سرشار از شور دوران نوجوانی ، پر از #کپی_پیست ! بی دغدغه و فارق از هر جایی مینوشتم و خب مهم ترین بخشش این بود که برای شرکت در #مسابقات_وبلاگ_نویسی مطالبی رو کپی پیست میکردم که شاید تا همین الانشم نمیدونم چی هستن!

 

وبلاگ

امروز اما نه فقط برای مرور خاطرات که برای ثبت خاطراتم وبلاگ رو انتخاب کردم... چون معتقدم همونطور که یک روز فیس بوک شده بود #الهه_ارتباطات ! یکروز #ویچت و یکروز #لاین و #وایبرو ...  و همشون به سمت فراموشی رفتن ، [به عقیده من البته ] مطمئنا چنین سرنوشتی در انتظار #تلگرام و #واتس_اپ و حتی #اینستاگرام هم خواهد بود.[و حتی پیام رسان های داخلی نظیر بله و ایتا و سروش و ...] اما، وبلاگ موندگاره...هستش تا هستی و بنویسی و برگردی بهشون نگاه کنی.

مزیت های دیگه ای هم داره ، ولی خب قرار نیس حوصلتونو سر ببرم...

 

راستی ؛ هنوز که به فراموشی سپرده نشده ؛ پس اینستا و تلگرام و بله منو هم دنبال کنید...

میم.رِ 98.9.25

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر
بسم الله

بسم الله

به نام خدایی که این روزها اورا میبینیم و صدایش را میشنوم

دست نوازشش را روی پوستم حس میکنم و عاشقانه اورا میخوانم...

.

.

ازونجایی که #مهاجرت امر مقدسی هستش!بدلیل خدمات بهتر و رابط کاربری آسان تر به اینجا آمدم، چند پست کوتاه از وبلاگ قبلی رو اینجا انتقال میدم، بنابر این اگر تاریخ ها متناقض بود تعجب نکنید!

ارادتمند

#میم_ر

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
#میم_ر